دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز در 260هزارگزی جنوب سقز و 6هزارگزی جنوب خاوری حسن سالاران. کوهستانی است و سردسیر. با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آنجا غلات و لبنیات وتوتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز در 260هزارگزی جنوب سقز و 6هزارگزی جنوب خاوری حسن سالاران. کوهستانی است و سردسیر. با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آنجا غلات و لبنیات وتوتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
نام باغی است در کشمیر و همچنین باغی در لاهور و باغ دیگری در دهلی و این لفظ هندی است از شاله: بمعنی خانه و مار، بمعنی شهوت است پس معنی ترکیبی آن خانه شهوت باشد. و چون تفرج و تماشای باغات شهوت را برمی انگیزاند بمجاز بمعنی باغ استعمال یافته است. (از بهار عجم) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : ز باغ، زلف و رخ یار داده است فراغم که سنبل سیهش کم ز شاله مار نباشد. عبدالغنی (از بهار عجم)
نام باغی است در کشمیر و همچنین باغی در لاهور و باغ دیگری در دهلی و این لفظ هندی است از شاله: بمعنی خانه و مار، بمعنی شهوت است پس معنی ترکیبی آن خانه شهوت باشد. و چون تفرج و تماشای باغات شهوت را برمی انگیزاند بمجاز بمعنی باغ استعمال یافته است. (از بهار عجم) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : ز باغ، زلف و رخ یار داده است فراغم که سنبل سیهش کم ز شاله مار نباشد. عبدالغنی (از بهار عجم)